محل تبلیغات شما

✍ مهیسا مشهور/ کلاس ششم

صفحه "تخته سفید" رومه شرق، 21 مهر 98

سلام آقای رئیس جمهور شنیدم که روز اول مهر از ما دانش آموزان پرسیدید که آیا محیط مدرسه تان شاد است و پرسیدید چگونه می شود مدرسه  بانشاط تری داشته باشیم.

آقای رئیس جمهور من یک دانش آموز کلاس ششم هستم و در مدرسه ای در یک شهر کوچک درس می خوانم . من مدرسه، معلمان و همکلاسی هایم را دوست دارم ولی این روزها مدرسه ما خیلی هم با نشاط نیست.

 آقای رئیس جمهور ما در ساعت ورزش و هنر معلم نداریم و با همکلاسی هایمان عروسک بازی می‌کنیم یا هم داخل کلاس می‌نشینیم و صحبت می‌کنیم، نمیدانم مدرسه ای که شما رفتید هم همینطور بود یا نه . آخر من خیلی به کارهای هنری علاقه دارم و خیلی دوست داشتم که در این ساعت معلم ما مثل کلاس ریاضی و فارسی کنار ما بود و چیزهای جدیدی به ما یاد می داد یا در ساعت ورزش می توانستیم بازی ها و ورزش های بهتری انجام دهیم.

آقای رئیس جمهور من تعطیلات تابستان به کلاس های کانون پرورش فکری می رفتم. آنجا خیلی بیشتر از مدرسه به من خوش می گذشت. آنجا پر بود از کتاب های مورد علاقه ما بچه ها. کلاس هم داشتیم. کلاس قصه گویی، کلاس نقاشی و هنری ولی خبری از سخت‌گیری‌های مدرسه نبود، یعنی لازم نبود کسی سخت گیری کند،بچه ها هر روز با اشتیاق برای بازی، خواندن کتاب های مورد علاقه شان و یاد گرفتن هنرهای مختلف آن جا می آمدند. ای کاش در مدرسه ما هم این جور کتابخانه ای می بود و حداقل روزی یک ساعت آن جا می رفتیم و به جای خواندن کتاب های درسی با همکلاسی هایمان کتاب قصه می خواندیم.

چقدر خوب بود به جای اینکه در درس علوم فقط در مورد گیاهان و درختان مطالبی را حفظ کنیم همراه با بچه‌های کلاسمان هرکدام یک درخت در حیاط مدرسه یا پارک نزدیک مدرسه مان می کاشتیم و وظیفه مراقبت از آن درخت یا باغچه ای که کار خودمان بود را بر عهده می‌گرفتیم. یک بار در تلویزیون دیدم که دانش آموزان در یک مدرسه خارجی حیواناتی را نگهداری می کنند، خیلی هیجان انگیز بود اگر به جای اینکه فقط عکس حیوانات را در کتابهای درسی مان ببینم ما هم مثل آن بچه ها جای مخصوصی برای نگهداری از یک حیوان در مدرسه می داشتیم.

پدرم می گوید در تمیز کردن مدرسه به خانم تان کمک کنید من هم خیلی دوست داشتم که در مدرسه فرصت کمک کردن به خانم مدرسه را داشتیم. ولی ما در مدرسه همیشه سر کلاس هستیم و ساعت تفریح مان آنقدر کم است که فرصت نمی کنیم این کار را انجام دهیم. چقدر خوب بود که مدرسه ما هم مثل همان مدرسه ای که در تلویزیون دیدم یک سالن غذاخوری داشت و خود بچه ها با کمک معلم ها غذای ساده ای در مدرسه تهیه می کردند تا این کارها را هم در مدرسه یاد بگیرند.

آقای رئیس جمهور من نمی دانم چرا وقتی قرار است مدرسه جشنی برای بچه ها برگزار کند باید پولش را بچه ها بدهند. مگر شما وقتی برای فرزندتان جشن می گیرید از او پول می گیرید. ۳ سال پیش روز جشن تکلیف یکی از بچه های مدرسه مان با چادر و لباسی که با بقیه فرق داشت به جشن آمد و خیلی هم ناراحت بود. بعداً فهمیدم که پول خرید چادر و کیف برای جشن تکلیف را نداشته و چادر خواهرش را برای جشن استفاده کرده است. من دوست دارم همه بچه های مدرسه ام در کنار هم شاد باشند و غصه نداشتن چیزی را نخورند، وضع مدرسه مان هم آنقدر خوب باشد که برنامه های شاد و اردوهای بیشتری برایمان برگزار کند و برای انجام هر کاری مجبور نباشد از پدر و مادرها پول بگیرد.

آقای رئیس جمهور امیدوارم بعد از شنیدن صحبت های من و بچه های دیگر ایران شما هم کاری کنید تا مدرسه های ما با نشاط تر شوند و بچه ها برای رفتن به مدرسه لحظه شماری کنند.

برخی عوامل شادی در مدرسه

اقدام جالب معلم فیلیپینی

شادابی در مدرسه برای رشد دانش آموز

مدرسه ,هم ,های ,یک ,ها ,بچه ,در مدرسه ,رئیس جمهور ,بچه ها ,آقای رئیس ,که در

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها